روز پنجشنبه ۳۰ام مهرماه شاهد بارش اولین برف کوهستان بودیم. بسیار خوشحال کننده بود که بعد از مدتها که هیچگونه بارندگی نداشتیم و عملا درگیر خشکسالی بودیم، این برف ما را خوشحال کرد. تصمیم گرفتم به عنوان برنامه کوهنوردی، صعودی به توچال داشته باشم.
برای همین روز جمعه به سمت توچال حرکت کردم.
هوا تا حدودی خنک شده است و این موضوع باعث دلچسب شدن صعود به ارتفاعات می شود. مسیر توچال مسیر زمستانی مورد علاقه من است. هرساله از این مسیر صعود های مختلفی را انجام میدهم و واقعا لذت میبرم. این مسیر امکانات زیادی مانند تلهکابین و مسیر استاندارد دارد و خیلی از کوهنوردان حرفهای کوهنوردی را با مسیر ایستگاه یک به دو توچال آغاز کرده اند و حتی همین الان هم برنامههای تمرینی را در این مسیر انجام میدهند. توچال همیشه نمادی برای کوهنوردان تهرانی بوده و یکی از پر ترددترین مسیرها را در بین تمام مسیرهای کوهنوردی دارد. مسیرهای رسیدن به توچال بسیارند که به نظرم مسیر تلهکابین توچال که از انتهای خیابان ولنجک آغاز میشود بسیار زیباست.
صعود به ایستگاه پنجم توچال
جمعه روز خلوتی بود، تقریبا بعد از ایستگاه دو دیگر کسی را ندیدم و مسیر جذابی را شاهد بودم. گاهی وارد مه میشدیم. گاهی هوا سرد میشد و گاهی گرم اما چیزی که زیبا بود، دورنمای ارتفاعات و کوهستان بودکه واقعا دلبری میکرد. من همیشه در صعودهایم سعی میکنم علاوه بر ورزش و فعالیت بدنی، از مسیر لذت ببرم و زیبایی و عجایب کوهستان را بیش از پیش درک کنم. کوهستان زیباست، واقعا زیباست، فقط کافیست یکبار در آن قدم بگذارید. ویژگیهای توچال را نه تنها در مسیر زیبا بلکه در اینکه بلندترین قله شهر تهران است میتوان خلاصه کرد. وقتی
من طی چهارساعت از پارکینگ توچال به ایستگاه پنج رسیدم. در ایستگاه پنج استراحت داشتم . با برف عکس یادگاری گرفتم. وقتی در مسیر صعود ارتفاعات و دره دربند، ارتفاعات کلکچال، رشته کوه توچال و قله چین کلاغ را میبینید گویی جان تازه ای به بدنتان داده میشود.
رسیدن به ایستگاه پنج
کم کم برف نمایان شد. ایستگاه پنج و کمی پایینتر برف داشت. البته فکر کنم الان که من این پست را مینویسم برفها آب شدهاند و فقط در ایستگاه هفتم توچال شاهد برف هستیم اما آن روز ایستگاه پنج جذاب بود. افراد خوشحال و پرانژی را در ایستگاه ملاقات کردم. با اینکه اکثریت با تله کابین آمده بودند اما سرشار از طراوت و انرژی و روحیه قوی بودند. با بعضی از آنها گفت و گوی کوتاه داشتم. خیلی در ایستگاه نماندم و سریع برگشتم
برگشت از ایستگاه پنج توچال
اغلب افراد برگشت با تلهکابین را ترجیح میدهد اما من همیشه دوست دارم که از مسیر برگشت هم لذت ببرم. شاید خسته شوم اما کوهنوردی خستگی هم دارد دیگر. مسیر برگشت همان مسیر رفت است. مسیر را آهسته و پیوسته برگشتم. در مسیر افرادی را میدیم که تازه قصد صعود داشتند. با آنها سلام و احوال پرسی میکردم و به مسیرم ادامه میدادم. سرانجام بعد از حدود ۶ ساعت کوهنوردی جذاب من به پایان رسید.
ممنونم که حوصله کردید و این نوشته را خواندید.
دیدگاهتان را بنویسید